ارتباط خاصی با هم نداشتیم، فقط من فکر میکردم اگه یه روز نباشه، چقدر دنیا غیرقابل تحمل میشه.فکر میکردم تنها دلخوشیم، همین بودنهای گاهگاهه.
اختلافی هم پیش نیومد بینمون. فقط از یه روزی به بعد، دیگه نبود. دیگه کلا نبود. هیچجا.
دنیا قابل تحمله. خیلی قابل تحملتر از زمانی که بود.
و من دارم میترسم از خودم. از این که یا هنوز نمیشناسم خودم رو ، یا واقعا همهی فکرها و احساسهام دقیقا تا همین حد الکی و بیمعنیه.
+ میگفت یه جوری نشه که دل کندن رو یاد بگیرید. یه جوری نشه که به دل کندن عادت کنید. اون وقت از هر کسی میتونید دل بکنید. این خطرناکه.
یه خسته ی خیلی خسته...
ما را در سایت یه خسته ی خیلی خسته دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5elak737 بازدید : 65 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 7:38