معلق

ساخت وبلاگ

هر جور فکر می کنم می بینم بد موقعی بود. خیلی بد موقع.دقیقا بدترین زمان ممکن. اون قدر بدموقع که تازه حالا و بعد از گذشتن این همه مدت، توان اینو دارم که بهش فکر کنم.

نمیشه که بی ربط باشه. مگه ممکنه این دو تا اتفاق ربطی به هم نداشته باشن؟ هنوز اون روز و اون نگاه جلوی چشمم هست. هنوز دارم اون چهره رو می بینم و به بعدش فکر می کنم. که چی شد. چطور شد. هنوز هم به این فکر می کنم که چرا دویدم و از پشت غافلگیرش کردم و چرا اون جا هم دیگه رو دیدیم؟

باید یه ارتباطی باشه. مگه میشه نباشه؟ چرا حالا دارم بهش فکر می کنم؟ چرا دارم تو اون گذشته ی دور دنبال نشونه می گردم؟ اگه چیزهایی که گذاشتم کنار هم و نتیجه گرفتم، همه شون خیالات خودم باشه چی؟ همین حالا هم نمی دونم چی واقعا اتفاق افتاده و چی تو خیالم گذشته...چه برسه به گذشته!

اگه مثل اون روز که با نهایت اطمینان داشتم سعی می کردم مونا رو قانع کنم و همه چیز رو بهش توضیح دادم، صرفا یکی از فرض هام، فقط یکی شون غلط باشه و بعدا بفهمم چی؟

از کجا معلوم؟ شاید اصلا من مقصرم. شاید می تونستم کاری بکنم و نکردم. شاید حتی اشتباه من بوده که باعث این اتفاق شده. چقدر وحشتناک... یه تصمیم ساده ی تو، تو جهان بچرخه و بچرخه و بچرخه و بعد منجر بشه به یه اتفاق وحشتناک تو زندگی یه نفر دیگه که حتی فکرش رو هم نمی تونی بکنی. مگه زندگی من چقدر ارزش داشت؟ این نبود قیمتش.

اصلا اگه دروغ گفته باشه چی؟ چرا باید دروغ بگه؟ چه نفعی داره براش گفتن این دروغ؟ دروغ گفته که منو به هم بریزه؟ نه... خودش می دونست که اون موقع به هم ریخته بودم. می دونست که خسته بودم از دروغ. چرا باید می خواست که بدترش کنه؟

الان قیمت زندگیم چقدره؟ می تونم بفروشمش؟ ارزشش رو داره؟ می ترسم در حال فروشش باشم. آروم و آروم. بدون این که خودم بفهمم. ذره ذره. شاید بفروشمش و بعد بفهمم ارزش چیزی که در قبالش می خواستم خیلی بیشتر از این حرف ها بوده یا برعکس ... اون قدر بی ارزش بوده که...

اون قدر احتمال حساب کردم، اون قدر داستان ساختم، اون قدر آدم های مختلف رو به این داستان ها ربط دادم که حالا دیگه نمی دونم اصلا چی واقعیه و چی خیال. کاش این قدر بدموقع نبود. کاش حداقل تو بدترین موقع نبود.

باید باهاش حرف بزنم. باید برم و باهاش حرف بزنم...اما چه جوری؟

یه خسته ی خیلی خسته...
ما را در سایت یه خسته ی خیلی خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5elak737 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 7 بهمن 1396 ساعت: 11:38