اسم شناسنامه ای

ساخت وبلاگ

یکی از برکات تلگرام اینه که بعد از 18 سال دوباره فامیل منو به اسم شناسنامه ایم یا همون الهه صدا می زنن.

 این جوری بود که بچگی ها رفتیم مکه، اونجا حالم بد شد، بعد بابام نذر کرد اگه حالم خوب بشه اسمم رو عوض کنه و بذاره «زهرا». ولی عوض کردن اسم تو شناسنامه اون موقع ها سخت بوده. برا همین هر جا پای شناسنامه وسطه - مثل مدرسه و دانشگاه و ...- اسم من الهه س و هر جا که کسی با شناسنامه کار نداره، زهرا.

و در کل هر جا خودم خودمو معرفی می کنم اسمم الهه س، هر جا مامان بابام معرفیم می کنن، زهرا :))

حالا تو گروه های تلگرام چون زهرا های دیگه هم وجود دارن، دیگه برا این که قاطی نشه، باز من شدم الهه :)))


+ راننده ی سمند سفید که وقتی یهوبلند تو خیابون گفتم :«چی کار داری می کنی؟!» جلوم بودی، اگه اینجا رو می خونی، من با شما نبودم، با خودم بودم!

+ راننده ی 206، اون موقع که گفتم:«همینو می خواستی؟!» هم با شما نبودم، با خودم بودم.

+ داشتم با آرامش زندگی می کردم ها حالا یه هفته! یکی از بچه ها گفت پایان نامه رو باید زودتر تحویل می دادیم و من هنوز چیزی ننوشتم و قلبم داره میاد تو دهنم!

+ فردا و پس فردا نیستم، شنبه میان ترم دارم، سه تا تمرین هم باید تا جمعه شب تحویل بدم:| پایان نامه رو کجای دلم بذارم؟!

+ ولی معمولا برعکسه و اسم اول رو مذهبی میذارن :))) من اسم دومم مذهبیه!

+ یه همچین دوستایی دارم من:

+ از شاهکار های جدیدم هم اینه که دقت نمی کنم تو چه گروهی دارم با ملت حرف می زنم، بعد گند می زنم :|


یه خسته ی خیلی خسته...
ما را در سایت یه خسته ی خیلی خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5elak737 بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 11:14