کاربرد نمادین در*

ساخت وبلاگ

یه جایی می خوندم اگه سر یه دو راهی گیر کردی، شیر یا خط بنداز. مهم نیست نتیجه چی بشه، مهم اینه که وقتی سکه رو هواست، متوجه میشی که بیشتر دلت می خواد شیر بیاد یا خط.

بر خلاف خیلی از جمله های بی معنی و عجیب و غریبی که این روزا به عنوان جمله های قشنگ و پر مفهوم همه جا پر شده، به نظرم این جمله واقعا مفهوم داره.

این داستان صوتی که ته این پست گذاشتم هم به نظرم بی ربط نیست به این جمله و همچنین به من.

 

+ دیشب خیلی دیر خوابیدم، داشتم تو خیالاتم با یه نفر حرف می زدم. الان عذاب وجدان دارم که چرا این قدر باهاش حرف زدم :|

+ اگه دیشب چسبیده به شوفاژ و زیر پتوی دو لایه در حال یخ زدن بودید، به نظرتون عاقلانه بود که امشب برید تو یه شهر سردتر و تو خونه ای که هنوز خیلی جاهاش حتی فرش نداره، با پتوی معمولی بخوابید؟ خب من الان چه بهونه ای بیارم؟

+ دارم احساسات عجیبی رو تجربه می کنم. قبلا راجع بهشون خونده بودم که آدم تو بعضی شرایط این جوری قاطی می کنه. کلا از صبح تا شب دارم رفتار های خودم رو تحلیل می کنم و با دونسته های قبلیم تطبیق میدم.

* اسم داستان از خانم فریبا وفی

منبع داستان: داستان همراه 9، همشهری داستان. با صدای خود خانم وفی

(13 دقیقه، 23 مگابایت)

یه خسته ی خیلی خسته...
ما را در سایت یه خسته ی خیلی خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5elak737 بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1396 ساعت: 13:55